سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند متعال، هرگاه بنده ای را دوست بدارد، روزی اش را به اندازه قرار می دهد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :7
بازدید دیروز :5
کل بازدید :71307
تعداد کل یاداشته ها : 97
103/9/3
1:50 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
سیاوش[276]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
سیب سرخ ###@جزین@### سایت مهندسین پلیمر
Polymer Engineers of Iranian Universities
مهندسی مکانیک ( حرارت و سیالات)-محی الدین اله دادی گل باغ آشنایی هم نفس اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی زخمهایت را پنهان کن... اینجا مردم زیادی با نمک شده اند!! ►▌ استان قدس ▌ ◄ نغمه ی عاشقی ****شهرستان بجنورد**** بی سر و سامان @@@نصرت@@@ معیار عدل .: شهر عشق :. بوی سیب فرق بین عشق و دوست داشتن Har Chi Delet Mikhad روستای چشام یادداشتهای فانوس رازهای موفقیت زندگی تنها هنر صدای سکوت عشق جزتو Manna محمد قدرتی اس ام اس جدید/ پـَـــ نَ پـَـ/ پیامک جدید مهاجر جیغ بنفش در ساعت 25 مردود گروه اینترنتی جرقه داتکو نهِ/ دی/ هشتاد و هشت ندای حق منتظران شهادت اداره منابع طبیعی وآبخیزداری شهرستان مانه وسملقان رویابین ایرانی یعنی عشق کلبه ی عشق  از همه جا از همه رنگ پارسال دوست امسال آشنا تجربه های مربی کوچک دلنوشته های یه عاشق! دلنوشته های شخصی مهندسی پیوند ارتباط داده ها DCL آموزش تست زدن کنکور پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان حفاظ فهادانــ mahoor دیدبان اینترنتی شهدا شرمنده ایم درجست وجوی حقیقت یه دختر تنها دهاتی قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی من وتو طلبه ایرانی خورشید خاموش حاج آقا مسئلةٌ sindrela آبی تر از آبی رویای زیبا ... محبت تا زمانی که زنده ام عشق تو مرا بس آروم آروم هر چی بخوای دوست کشتی کج باران خوش بگذره عاشق تنها.... تنهایی من خسته دلان مسأله شرعی موسیقی اصیل ایرانی پسرودخترسوسول فروش خوکچه هندی

با سلام و احترام
بازنشستگان و موظفین محترم مشترک صندوق بازنشستگی کشوری می توانند از تاریخ 30 / 8 / 1392 لغایت 30 / 9 / 1392 با توجه به شرایط و ضوابط زیر فرم درخواست وام ضروری تعبیه شده در سایت این صندوق به نشانی www.cspf.ir را تکمیل نموده و برای دریافت وام ضروری ثبت نام کنند. پس از پایان مهلت ثبت نام و در صورت تصویب وام، مبلغ وام به شماره حساب متقاضی نزد بانک صادرات ایران واریز و مراتب از طریق سایت یا پیام کوتاه (SMS) به اطلاع وی خواهد رسید.

ضوابط و شرایط دریافت وام

1 - اعتبار وام بر اساس تعداد بازنشستگان و موظفین هر استان تعیین می گردد.
2 - مبلغ وام بر اساس امتیازهای مکتسبه از جمله : میزان حقوق بازنشستگی یا وظیفه، سالهای بازنشستگی و سن متقاضی تعیین خواهد شد.
3 - اولویت با متقاضیانی است که تاکنون از وام ضروری استفاده ننموده باشند .
4 - مبلغ وام بین مبلغ پانزده میلیون تا بیست میلیون ریال می باشد و وام به حساب بانک صادرات متقاضی که در سیستم مشاهده می نماید، واریز خواهد شد. در صورت مغایرت در شماره حساب با در دست داشتن مدارک لازم به مدیریتهای استانی مراجعه نمایید.
5 - پرداخت اقساط وام 36 ماهه با سود و کارمزد چهار درصد می باشد .
6 - فقط یکی از وراث با توافق و تعهد سایر وراث حقوق بگیر می تواند از وام استفاده نماید که در هنگام دریافت وام ، تعهد کتبی از سایر وراث اخذ خواهد شد . فرم تعهد وراث
7 - لازم به ذکر است تکمیل فرم تعهد وراث برای وظیفه بگیران بیش از یک نفر الزامی است.
8 - در خصوص وراث صغیر و محجور ، اصل اجازه نامه سرپرستی دادگستری جمهوری اسلامی ایران در هنگام دریافت وام می بایست ارائه گردد .

تذکر:

  • ذکر شماره دفتر کل بازنشستگی، شماره ملی، شماره حساب بانک صادرات و شماره تلفن همراه الزامی است.
  • تکمیل فرم حقی را برای دریافت وام به متقاضی ایجاد نخواهد کرد .
  • چنانچه تعداد متقاضیان (در شرایط برابر) افزون بر میزان مقرر باشد در این صورت از طریق سیستم مکانیزه قرعه کشی و برندگان انتخاب خواهند شد.
  • تسویه حساب قبل از پایان اقساط وام ضروری دریافتی، مشمول مقررات مالی بانک خواهد بود.

 

http://www.cspf.ir/Loan92/LoanRegisteration92/Default.aspx

تو صدا ،سیما ، روزنامه  و.......... کلی تبلیغ کردن که بیا و ببر،طرف وقتی میره با جملات این مدلی روبرومیشه،خدا کنه که من بخاطر این اظهار نظر دشمن تلقی نشم و .......

فقر،بیکاری،فساد و ......... بخاطر هزار و یک دلیل هم کسی نباید،اعتراض کنه ،اگر نه تو  گزارش های ویژه اخبار بیست و سی ،آقایان حسابی از خجالت معترضان به اوضاع در میان،راستی اینا خودشون هم تو فقر و بدبختی دست و پا زدند که بفهمند چه معنایی داره،یا فقط فیلمشو دیدن ،یا داستانشو مطالعه فرمودند!

در پناه الطاف حضرت حق حسینی باشید 


92/9/1::: 12:9 ص
نظر()
  
  

از ھمان روزی که دست حضرت قابیل

گشت آلوده به خون حضرت ھابیل

از ھمان روزی که فرزندان آدم

زھر تلخ دشمنی در خون شان جوشید

آدمیت مرد

گرچه آدم زنده بود

از ھمان روزی که یوسف را برادرھا به چاه انداختند

از ھمان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند

آدمیت مرده بود

بعد دنیا ھی پر از آدم شد و این اسباب

گشت و گشت

قرنھا از مرگ آدم ھم گذشت

ای دریغ

آدمیت برنگشت

قرن ما

روزگار مرگ انسانیت است

سینه دنیا ز خوبی ھا تھی است

صحبت از آزادگی پاکی مروت ابلھی است

صحبت از موسی و عیسی و محمد نابجاست

قرن موسی چمبه ھاست

روزگار مرگ انسانیت است

من که از پژمردن یک شاخه گل

از نگاه ساکت یک کودک بیمار

از فغان یک قناری در قفس

از غم یک مرد در زنجیر حتی قاتلی بر دار

اشک در چشمان و بغضم در گلوست

 

وندرین ایام زھرم در پیاله زھر مارم در سبوست

مرگ او را از کجا باور کنم

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

وای جنگل را بیابان میکنند

دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنھان میکنند

ھیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا

آنچه این نامردان با جان انسان میکنند

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

فرض کن مرگ قناری در قفس ھم مرگ نیست

فرض کن یک شاخه گل ھم در جھان ھرگز نرست

فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست

در کویری سوت و کور

در میان مردمی با این مصیبت ھا صبور

صحبت از مرگ محبت مرگ عشق

گفتگو از مرگ انسانیت است

فریدون مشیری


91/2/2::: 9:10 ع
نظر()
  
  

تو این دنیا دلمون و به کی خوش کنیم؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟

 .

. 

به کی اطمینان کنیم تو این دنیا؟؟؟

 به امید همونایی که اگه یه ذره بهشون بها بدیم برای همیشه تنهامون می ذارن؟؟؟

 خیلی ها ادعا کردن که تو تمام شرایط سخت و آسون زندگی کنارمون می مونن!!!!!!! 

 اما نه تو شادیهامون پیداشون کردیم و نه توی غم و غصه هامون اثری ازشون دیدیم!!!!!!!! 

 ما آدما موجودات قدر نشناسی هستیم................ 

 فقط کافیه یه چیزی رو به دست بیاریم..............  

 اون وقت برای همیشه ارزششو فراموش میکنیم.............  

 فراموش میکنیم که چقدر برای بدست آوردنش زحمت کشیدیم............... 

 همه چیزو فراموش میکنیم..................

 همه چیز رو................... 

www.blueavine.blogfa.com

 

ما نیز باید فراموش کنیم،باید فراموش کنیم، باید.........

 

 

 

 


91/2/1::: 11:43 ع
نظر()
  
  

چقدر «ابوموسی» را می‌شناسیم؛ جزیره‌ای که این روزها زیاد درباره‌اش حرف     می‌زنند؛ پاره‌ای از تن وطنی به وسعت ایران که عده‌ای به پندار این که چون کم     می‌بینیمش، تعلقش را به مام میهن فراموش کرده‌ایم؛ در حالی‌که فرزند ایران هر جا باشد در قلب همه ایرانیان است.

به گزارش ایسنا به نقل از سایت پارسینه « ابوموسی » جزیره‌ای در خلیج فارس است که مساحت آن حدود 25 کیلومتر مربع است. ابوموسی در 26 درجه? خط عرض شمالی و در 55 درجه? خط طول شرقی واقع شده‌ است.

فاصله میان «ابوموسی» و جزایر «تنب» به دلیل عمق مناسب آب تنها مسیر قابل کشتیرانی برای نفتکش‌های بزرگ است.

*مالکیت جزیره

حاکمیت ایران بر جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک در دوره? امپراطوری‌های عیلامی، ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی ریشه دارد. در این دوران نظم و امنیت ایرانی (persianpax    ) بر سراسر این پهنه آبی خلیج فارس و جزایر آن حکم‌فرما بود. جزایر سه‌گانه در سال 1908 به طور کامل تحت اشغال بریتانیا به عنوان قیم رسمی امارات متصالحه در آمد اما تا سال 1971 هیچ کدام از دولت‌های ایران این اشغال را قبول نداشته و ابوموسی به همراه تنب بزرگ و کوچک در تقسیمات کشوری ایران قرار داشتند.

در سال 1971 پس از توافق ایران و بریتانیا و پیش از خروج نیروهای نظامی انگلیس از منطقه و تأسیس کشور امارات متحده عربی، ابوموسی به همراه تنب بزرگ و تنب کوچک پس از نزدیک به 70 سال شکایت‌های مداوم دولت ایران علیه اشغالگری انگلیس سرانجام به ایران بازگردانده شد. در سال 1992 و پس از خاتمه? جنگ خلیج فارس امارات متحده? عربی بر خلاف نظر شیخ شارجه و تفاهم‌نامه? 1971 شارجه با ایران در خصوص ابوموسی، اقدام به طرح ادعاهای مالکیت بر جزایر سه‌گانه کرد. این اقدام واکنش دولت ایران را برانگیخت.

اکبر هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه 25 دسامبر 1992 خطاب به شورای همکاری حاشیه خلیج پارس و همپیمانان غربی آنان گفت: برای جداسازی جزایر سه‌گانه از ایران باید از دریای خون گذشت.

نام فارسی

این جزیره در اسناد تاریخی و نقشه‌ها با نام بوموو BoumOuw     بوم+اوو Aouw    یعنی آب (معرب آن بومف) و با نام گپ سبزو (به معنای جای سبز) و بوم سوز یا بوموسو BoumSou. ثبت شده (بوم به معنی مکان است و «سو» چند معنی دارد سو Souw مخفف سوز Souz نام یک نوع سبزی است و بطور کلی نیز در زبان فارسی کهن معنی سبز می‌دهد و در مجموع می‌توان آن را به معنای زمین سبزنامید). ابوموسی یک نام جدید است و سابقه آن به حدود بیشتر از یکصد سال قبل برمی‌گردد که یکی از ساکنان بنام ابوموسی این نام را بجای بوموسو BoumSou رایج ساخت. *

منبع: ایسنا

 

 


  
  

به سرآستین پاره کارگری که دیوارت را می‌چیند و به تو می‌گوید ارباب، نخند.
به پسرکی که آدامس می‌فروشد و تو هرگز نمی‌خری، نخند.
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می‌رود و شاید چند ثانیه کوتاه معطلت کند، نخند.
به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه پیراهنش جمع شده، نخند.
به دستان پدرت،
به جارو کردن مادرت،
به همسایه‌ای که هر صبح نان سنگگ می‌گیرد،
به راننده ی چاق اتوبوس،
به رفتگری که در گرمای تیرماه، کلاه پشمی به سردارد،
به راننده آژانسی که چرت می‌زند،
به پلیسی که سر چهارراه با کلاه صورتش را باد می‌زند،
به دختری که به تو لبخند می‌زند،
به مجری نیمه شب رادیو،
به مردی که روی چهارپایه می‌رود تا شماره کنتور برقتان را بنویسد،
به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته و در کوچه‌ها جار می‌زند،
به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می‌ریزد،
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی،
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان،
به پسری که ته صف نانوایی ایستاده،
به مردی که در خیابانی شلوغ ماشینش پنچرشده،
به مسافری که سوار تاکسی می‌شود و بلند سلام می‌گوید،
به فروشنده‌ای که به جای پول خرد به تو آدامس می‌دهد،
به زنی که با کیفی بر دوش به دستی نان دارد و به دستی چند کیسه میوه و سبزی،
به هول شدن همکلاسی‌ات پای تخته،
به مردی که در بانک از تو می‌خواهد برایش برگه ای پرکنی،
به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی، 

نخند، نخند که دنیا ارزشش را ندارد که تو به خردترین چیزهای نابجای آدمهایی بخندی که هرگز نمیدانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند، آدمهایی که هر کدام برای خود و خانواده‌ای همه چیز و همه کسند، آدمهایی که به خاطر روزیشان تقلا می‌کنند، بار می‌برند، بی خوابی می‌کشند، کهنه می‌پوشند، جار می‌زنند، سرما و گرما می‌کشند و گاهی خجالت هم می‌کشند، خیلی ساده، نخند  ... 

دوست من هرگز به آدم ها نخند، خدا به این جسارت تو نمی خندد. اخم می‌کند.

 

منبع: یکی از دوستان ایمیل داده بود

 


  
  
با سلام و احترام به همه دوستان بزرگوارم یکی از اعضای عزیز خیریه همت در پیامی از همه دوستان تقاضای استمداد کرده است.
"سلام.
کودکی 22 ماهه به نام صدیقه بامری برای پیوند مغز استخوان احتیاج به کمک 7 نفر پلاکت دهنده با گروه خون (AB) منفی دارد.این بیمار و خانواده اش که اهل منطقه محروم دلگان نزدیک ایرانشهر سیستان وبلوچستان هستند، قرار است این عمل را در بیمارستان دکتر شریعتی تهران انجام هند.


شرایط افراد پلاکت دهنده:
1- مرد باشد
2- سن بالای 18 سال و زیر 50 سال داشته باشد
3- وزن بالای 50 کیلوگرم داشته باشد
4- دارای رگهای خوبی باشد
5- هیچگونه بیماری نداشته باشد


شماره تماس: 09151986091 آقای مهدی بامری

  
  

مرکز پژوهش های مجلس اعلام کرده است که دولت از محل افزایش قیمت حامل های انرژی معادل 73 میلیارد و ششصد هزار دلار درآمد کسب کرده است، این درآمد از آن جهت قابل توجه است که اولا 19 میلیارد دلار بیش از پیش بینی بوده است و دوما با وجود این میزان درآمد از محل آزاد سازی قمیت ها، دولت تنها حدود 10میلیارد دلار آن را صرف آنچه گفته بود، کرده است. ماجرا چیست و چه اتفاق هایی در حال افتادن است؟

 

به گزارش «تابناک» ، قرار بود درفاز اول یارانه ها، دولت به تولید کنندگان، تامین اجتماعی، حمل و نقل و خیلی از مسائل دیگر حمایت مالی داشته باشد ولی عملا تنها در یک عامل آن هم با کسری بودجه 15 میلیارد دلاری موفق بوده است. به بیان دیگر این تنها اعطای یارانه نقدی به مردم بود که با کسری 15 میلیارد دلاری صورت گرفت. و این در حالی است که دولت منابع را داشته و این گونه نبوده است که منابع ناشی از ازاد سازی قمیت ها را نداشته باشد. پس چرا از این منابع در همه ی آنچه می گفته بود، استفاده نکرده است؟

 

برای پاسخ به این جواب بهتر است نگاهی کوتاه به تجربه ای که اقتصاد ایران در دهه 70 داشته است، بیندازیم.

 

در آن دهه به بهای کاهش هزینه ی دولت و رفع کسری بودجه، نرخ ارز به شدت افزایش یافت، تجربه ای که اقتصاد ایران در آن زمان دریافت این بود که هزینه های دولت با ضریب بیشتر از درآمدهایی که بدست می آورد، افزایش پیدا کرد بود.

 

امروز نیز همان گونه است، دولت امروز 86 درصد فضای اقتصاد ایران را اشغال کرده است. مسلم است دولتی که بزرگترین مصرف کننده و سرمایه گذار است، از تورم بیش از همه ضربه خواهد خورد.

 

و این دقیقا جواب همان سوالی است که در بالا ذکر شد. جواب به این سوال که چگونه ممکن است ، دولت با وجود درآمد 73 میلیارد دلاری باز هم تنها در یک مورد ( یارانه نقدی ) کسری 50 درصدی بیاورد. جواب این است، درآمدزایی که اول از همه کسری بودجه ایجاد کند، سبب خواهد شد که درآمدها صرف کسری بودجه شوند. البته این تنها اول ماجرا است. دولتی که کسری بودجه سراسر وجودش را گرفته است و چیزی به پایان اتمامش دوره اش نرسیده است به هر دری می زند، تا با یک اقدام کوتاه مدت دیگر درآمد های خود را افزایش دهد و هزینه های بلند مدت آن را دولت های بعد و نسل های بعد واگذارد.

 

سراسیمگی دولت در اجرای فاز دوم، ناشی از کسری بودجه هایی است که دامن دولت را گرفته است و در اینجا نه بحث تولید مطرح است و نه بهره وری و نه عدالت. فقط دولت و کسری بودجه ی دولت عامل اجرای این طرح شده است.

 

دولتی که کسری بودجه دارد، نمی تواند درآمد زایی صحیحی در جامعه ایجاد کند، نمی تواند به حمایت از تولید بپردازد و ناچار است که وارد کنندگان را تحویل گیرد. چرا که دولت می تواند درآمدهای خیلی بیشتری از کسی که وارد کننده کالاست بگیرد.

                                                                                                         

http://www.tabnak.ir/fa/news/236460     منبع:      


  
  

مدت‌هاست که آشوب و اغتشاش، گریبان دولت‌های غربی را ـ که خود سال‌ها در کشورهای دیگر فتنه‌گری می‌کردند ـ گرفته است؛ از اعتراض‌های مردمی آمریکا تا ناآرامی‌هایی که به دلیل اوضاع نامناسب اقتصادی در اروپا در جریان است.

بنابراین، روشن است که نمایش آنچه در غرب رخ می‌دهد، یکی از وظایف رسانه‌های داخلی است، به ویژه اینکه همین دولت‌ها در دوره‌های گوناگون تاریخی، از همین ابزار رسانه ای برای تحریک افکار عمومی داخلی بهره برده‌اند؛ اما در این میان، بازتاب اخبار ناآرامی‌های غربی نباید ما را وارد بازی یکسویه‌ای کند که تنها کارکردش، بازی با روان مخاطب است.

به گزارش «تابناک»، مدتی است، توپخانه صدا و سیما، انبار دولت‌های غربی را نشانه گرفته که خود، پیشتر از اینها، آتش به خرمنش افتاده بود؛ اما این روزها، پرداختن صرف به این اخبار بیش از اندازه تکراری است؛ آن هم در هنگامه‌ای که رسانه‌های ما، تنها از فشار اقتصادی و رنج مردم در کشورهای غربی می‌گویند، حال آن که چندی است در کشور خودمان، اوضاع بد اقتصادی، گریبان مردم را گرفته است؛ بنابراین، تصور این که از سال گذشته تا کنون، تنها بهای مرغ، صد در صد افزایش یافته برای مخاطبان ایرانی اخبار تلویزیون که هر روز از شورش در یونان و فرانسه و اسپانیا می‌گوید، کمی سخت است.

به هر حال، اینکه هر لحظه پای اخبار رسانه ملی بنشینیم و همواره خبر از بحران بنزین در اروپا و خودکشی در یونان و شورش در فرانسه را بشنویم، کمی غیر منطقی است؛ آن هم در حال حاضر که در کشور خود، با گرانی سرسام‌آوری روبه‌رو هستیم که افسار گسیخته به پیش می‌رود و این را بهتر از هر کسی، مردمی درمی‌یابند که همان مثال قیمت مرغ را به خوبی در یک سال حس کرده اند؛ البته بماند که پس از پوشش همه‌جانبه اخبار بدبختی در اروپا، اوضاع نابسامان اقتصاد درونی را با یک مصاحبه مردمی ـ که بیشتر همه در آن با نظر مجری موافقند ـ رفع و رجوع می‌کنند!

در این باره باید گفت، مدیران محترم صدا و سیما یا نمی‌دانند یا خود را به ندانستن می‌زنند، حال آن که یکی از کارکردهای رسانه، مدیریت افکار عمومی و جهت دهی به آنها و تأثیرگذاری بر آن است؛ اینکه گاه مخاطبان از رسانه می‌خواهند که حرف دل آنان را بزند و برای یک بار هم که شده، گزارشی از گرانی سرسام آور مواد غذایی، مسکن یا حمل و نقل در کشور دهد، زیرا این خیلی بهتر است تا اینکه فشار اقتصادی بر مخاطبان، فشار روانی آورد و بعد پای تلویزیونی بنشیند که همواره اخبار بدبختی‌های مردم دیگر را می‌گوید.

ناگفته نماند که تحریم نفت ایران، می‌تواند اروپا را وارد بحران بزرگی کند و مردم هم به خوبی این را می‌دانند و البته خوشحال هم می‌شوند اخبار این حوزه را از صدا و سیما بشنوند، ولی آنان نمی‌خواهند که تنها و تنها این اخبار را از رسانه ملی خود بشنوند، چرا که گاهی نیاز است، صدای خود را از رسانه‌های ملی بشنوند تا همان واقعیت را آمیخته با اغراض سیاسی از دیگر شبکه‌های خارجی نبینندونشنوند.

اما پرسشی که در پایان می‌ماند، این است؛ فرضا رسانه ملی ایرانیان، اخبار مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم را گزارش نکند و همواره به بحران‌های موجود در غرب بپردازد؛ آیا این رسانه، می‌تواند اصل واقعیت را از میان ببرد؟ چرا این سرلوحه رسانه ملی قرار نمی‌گیرد که در هر برنامه‌ای، لزوما باید به شعور مخاطب احترام بگذارد؟ اگر رسانه هم مشکلات مردم را بازگو نکند و مسئولان گوناگون نپندازند که همه چیز آرام و متعادل است، رسانه دیگر چه وظیفه‌ای دارد؟!

  منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/236341