سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خوردن از سرِ سیری، خواب بی شب زنده داری، خنده بی [مایه] شگفتی، ناله و مویه بلند به هنگام مصیبت، و بانگ نای در نعمت و شادمانی، نزد خدا سخت ناپسند است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :8
کل بازدید :69959
تعداد کل یاداشته ها : 97
103/2/16
4:56 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
سیاوش[276]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
سیب سرخ ###@جزین@### سایت مهندسین پلیمر
Polymer Engineers of Iranian Universities
مهندسی مکانیک ( حرارت و سیالات)-محی الدین اله دادی گل باغ آشنایی هم نفس اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی زخمهایت را پنهان کن... اینجا مردم زیادی با نمک شده اند!! ►▌ استان قدس ▌ ◄ نغمه ی عاشقی ****شهرستان بجنورد**** بی سر و سامان @@@نصرت@@@ معیار عدل .: شهر عشق :. بوی سیب فرق بین عشق و دوست داشتن Har Chi Delet Mikhad روستای چشام یادداشتهای فانوس رازهای موفقیت زندگی تنها هنر صدای سکوت عشق جزتو Manna محمد قدرتی اس ام اس جدید/ پـَـــ نَ پـَـ/ پیامک جدید مهاجر جیغ بنفش در ساعت 25 مردود گروه اینترنتی جرقه داتکو نهِ/ دی/ هشتاد و هشت ندای حق منتظران شهادت اداره منابع طبیعی وآبخیزداری شهرستان مانه وسملقان رویابین ایرانی یعنی عشق کلبه ی عشق  از همه جا از همه رنگ پارسال دوست امسال آشنا تجربه های مربی کوچک دلنوشته های یه عاشق! دلنوشته های شخصی مهندسی پیوند ارتباط داده ها DCL آموزش تست زدن کنکور پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان حفاظ فهادانــ mahoor دیدبان اینترنتی شهدا شرمنده ایم درجست وجوی حقیقت یه دختر تنها دهاتی قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی من وتو طلبه ایرانی خورشید خاموش حاج آقا مسئلةٌ sindrela آبی تر از آبی رویای زیبا ... محبت تا زمانی که زنده ام عشق تو مرا بس آروم آروم هر چی بخوای دوست کشتی کج باران خوش بگذره عاشق تنها.... تنهایی من خسته دلان مسأله شرعی موسیقی اصیل ایرانی پسرودخترسوسول فروش خوکچه هندی

روشنفکران متعهد مسلمان ، باید هنر حرف زدن با شش مخاطب را تمرین کنند :روشنفکران جهان ،برادران مسلمان ،توده شهری، زنان ،روستائیان و بچه هامان !

و این یک "تمرین" و به عنوان بر قرار کردن ارتباط ذهنی و انتقال این ایدئولوژی ،برای بچه ها ،و به عنوان دعوتی در آغاز کردن این راه ،برای بزرگ ها ،همفکرهای دست به قلم .

                          بچه های ما میفهمند

آدم فقیر میشه ،خوبی هاش هم حقیر میشه ،اما کسی که زور داره ،یا زر داره "عیب "شو ،هنر میبینند ،"چرند "ها شو، "حرف حسابی"،میشنوند ،"آروقهای بیجا ونفرت بار"شو ،فلسفه و دانش و دین میفهمند ،و حتی" شوخی های خنک و بی ربط" او از خنده حضار را روده بر میکنه !

ملت ها هم همیجورند .

روزی که ما مسلمانها پول داشتیم ،زور داشتیم ،استاد های دانشگاه اسپانیا ،ایتالیا ،فیلسوف هاودانشمندهای ارو پا،وقتی می خواستند درس بدهند ،قبا و لباده ملا های ما را به تن خود میکردند ،خود را به شکل بوعلی و رازی و غزالی در می آوردند (همون که باز ،استاد های دانشگاه های ما امروز ،تو جشن ها میپوشند ،لباسهای خودشان را هم از فرنگی ها می گیرند! ،میخواهند ادای کانت و دکارت را در بیاورند و خود را به شکل استاد های دانشگاه اسپانیا ،ایتالیا ،فرانسه و اندلیس در بیاورند !)

صنعتگر های مسیحی در اروپا ،تقلب که میکردند ،مارک "الله"را روی جنس های خودشان میزدند ،یعنی که این ساخت اروپایی نیست .کار بلخ و و بخارا و طوس و ری و بغداد و شام و مصر و استامبول و قراناطه و انلساست ،حتی روی صلیب مارک الله میزدند !جنگ های صلیبی که شد ،آنها افتادند به جان ما ،ما افتادین به جان هم ،مسیحی ها و جهود ها یکی شدند ،مسلمان ها صد تا شدند ،سنی به جان شیعه ،شیعه به جان سنی ،ترکی به جان ایرانی ،ایرانی به جان عرب ،عرب به جان بربر ،بربر به جان تاتار ،....باز هر کدام تو خودشان کشمکش ،دشمنی ،بد بینی ،جنگ و جدل ؛حیدری ،نعمتی ،بالا سری ،پایین سری ،یکی شیخی ،یکی صوفی ،یکی امّل ،یکی قرتی........

نقشه جهان را جلوخود بگذار ، از خلیج فارس یک خط بشکن تا اسپانیا از آنجا تا یک خط دیگر تا چین،این میهن اسلام بود :یک ملت ،یک ایمان ،یک کتاب .

حالا؟

مسلمان های یک مذهب ، یک زبان یک محل توی مسجد ،هفت "نماز جماعت "میخوانند .

توی برادران جنگ هفتاد و دو ملت بر پا شد ،هر ملتی اسلام را رها کرد ،رفت سراغ قصه های مرده ،خرابه های کهنه استخوان های پوسیده ......."خدا"را از یاد بردند و "خاک "را بجاش آوردند .

سر همه هان را به خاک بازی ، به خون بازی ،فرقه سازی ،دسته بندی ،به جنگهای زرگری ، به فکر های بیخودی ،بند کردند،همگی را به لایی لایی خواب کردند ،فرنگی ها مثل مغول ها:"آمدند و سوختند و کشتند و بردند و .........".

اما نرفتند !

و ما یا سرمان به خودمان بند بود و نخواستیم ببینیم ،یا به جان هم افتاده بودیدم و نتوانستیم ببینیم و یا اصلا ، برگشته بودیم به عهد بوق ،دنبال قبرها و نبودیم که ببینیم ،آنها بیدار بودند و ما بخواب رفته بودیم .مسیحی ها و جهود ها یکی شدند و ما صدتا ، آنها پولدار شدند و زور دار و ما فقیر و ضعیف!

و کار ما؟یک دسته مان هنوز مشغول کشمکش های قدیم اند و نفهمیده اند که در دنیا چه خبرشده است ؟

یک دسته هم که فهمیدهاند دنیا دست کی است ،نشسته اند ومثل میمون ،آدمها را تماشا میکنند وهر کار آنها میکنند،اینها هم ادشان را درمی آورند !

در چشم این ها ،فقط فرنگی ها آدم اند !آدم حسابی اند ،چون پول دارند ،زور دارند .

ما ها دیگر فقیر شده ایم ،خوبی هامان هم حقیر شده اند ،و آنها که پول دار شده اند عیب هاشان هم هنر شده است !آنها می خواهند همه مان را میمون بار بیاورند :استادمان را ،شاعر هامان را ،بزرگ مان را ،هنر مندمان را ،فیلسوف ها مان را ،زن ها مان را ،مرد هامان را زندگی ها مان را ،شهر ها مان را ،خانواده هامان را ،و .......حتی بچه هامان را !آنها فقط از یک چیز میترسند از این می تر سند که ما دیگر از آنها "تقلید" نکنیم .

چطور میشود که از آنهاتقلید نکنیم ؟وقتی که بتوانیم خودمان "بفهمیم ".

آنها فقط از "فهمیدن "میترسند ،از "تن " تو-هر چه هم بشه - ترسی ندارند ،از گاو که گنده تر نمیشی ،میدوشت ،از خر که قوی تر نمیشی ،بارت میکنند ،از اسب که دونده تر نمیشی ،سوارت میشند !

آنها از فکر تو میترسند.

بزرگها که فکر دارند باید به چیزهای بیخدی فکر کنند ،بچه ها را هم باید جوری بار بیاورند که هر کاری کنند فقط و فقط "فکر"نکنند !بچه هایی تر و تمیز ،چاق و چله ،شاد وخندان ،امِِّا .....ببخشید !

چکار کنند ؟باید کاری کنند که عقل را از سرشان به چشمشان بیاورند !چطوری ؟با روش خیلی نو آمریکایی :سمعی بصری !

یعنی چشمات فقط کار کند ،یعنی گوشات فقط کار کند ،چرا ؟برای اینکه آن چیزهایی را که پنهان میکنند ،نفهمی،برای اینکه آن کار هایی را که یواشکی و بی سر وصدا میکنند ،نفهمی .

و آنها هر چه میآورند و میبرند ،هم "پنهانی "است ،هم "بی صدا"!

بچه های ما گربهَ سیاه دزد را ،که از دیوار بالا میآید ،از پنجره تو میآید ،هم می بینند ،هم صدای پاهای نرم و بی صداش رامیشنوند ،حیوان ها سمعی بصری بار میآیند،فقط میتوانند ببینند ،بشنوند ،اما بچه های ما "میفهمند "!برق هوش را در چشمهای تند بچه های پا برهنه این کویر نمی بینی!

آری ،بچه های ما ،همه چیز را میفهمند .

حتی جهان را ،همه چیز را ،حرکت همه چیز را، معنی را، دنیا را ،آخرت را ،برای خود را ،برای خلق را ،برای خدا را،حتی شهادت را و........

                              "توحید" را ،

     "یک ،

         

                      جلوش ،

              

                                     - تا بی نهایت -

                                       

                                                                   صفرها "را


90/2/10::: 7:37 ع
نظر()